سلام بر اهل بیت
صبحمونروباسلامبهائمهشروعڪنیم؛
🌿| السلامعلیڪیارسولالله
🌿| السلامعلیڪیاامیـرالمؤمنین
🌿| السلامعلیڪیافاطمهالزهـرا
🌿| السلامعلیڪیاحسـنِبنعلے
🌿| السلامعلیڪیاحسـینِبنعلے
🌿| السلامعلیڪیاعلےبنالحسین
🌿| السلامعلیڪیامحمدبنعلے
🌿| السلامعلیڪیاجعـفربنمحمـد
🌿| السلامعلیڪیاموسےبنجعـفر
🌿| السلامعلیڪیاعلےبنموسیالرضاالمرتضے
🌿| السلامعلیڪیامحمدبنعلےِالجـواد
🌿| السلامعلیڪیاعلےبنمحمـدالهادی
🌿| السلامعلیڪیاحسنبنعلیِالعسـڪری
🌿| السلامعلیڪیابقیهالله،یاصـاحبالزمان
🌿| السلامعلیڪیازینبڪبری
🌿| السلامعلیڪیااباالفضلالعبـاس
🌿| السلامعلیڪیافاطمهالمعصومه
🌿|السلامعلیڪیاسیدتنارقیهبنتالحسین
‘’السلامعلیڪمورحمهاللهِوبرڪاته'’
قطعهی طلایی پازل
قطعهی طلایی پازل
دنیا شبیه یک پازل بزرگ است، که اجزای آن را هزاران قطعهی رنگارنگ تشکیل میدهد.
هر قطعه جای خاص خود را دارد و تا زمانی که در جای خود قرار نگیرد تصویر نهایی ناقص میماند.
در حقیقت این پازل عظیم بدون قطعهی طلایی، هرگز کامل نمیشود، که با وجودش به کل طرح معنا میدهد و بدون آن، تصویر مبهم میماند.آن قطعه، نامی جز (مهدیعج) ندارد.
ما تکهای از پازل هستیم که در انتظار قطعهی آخر منتظر نشستهایم، تا با آمدنش پازلِ ناتمامِ جهان کامل شود.
باید با چیدن درست قطعات زندگیمان کنار هم، قطعهی مهدوی را پیدا کنیم .
#به_قلم_خودم
#تولیدی
#محبان_اهل_بیت_ع
✍سمیهجنامی
عدل
پرندهی مرثیهخوان
جغد پرندهای بود که خانهاش در قصرها و باغهای پرشکوه بود.
شبها بر بام ایوانها مینشست و به آوازهای شاد، گوش میداد و از زَرقوبَرق قصرها لذّت میبرد، اما روزی بر او گذشت که در آن روز خورشید کربلا غروب کرد، آسمان خون گریه میکرد و همه کائنات در مأتم نشستند.
پس از دیدن آن واقعه که چگونه فرزندِ ولایت،
مظلوم و بیگناه بر خاک افتاده و خیمهها را آتش گرفته، از همان لحظه شبوروز برایش یکسان شد، دیگر هیچ وقت دلش در قصرها آرام نگرفت و نالههایش در عمق شب بود نه برای تنهایی بلکه برای غربت حقیقت بود.
از پرنده قصرها به مرثیهخوان اهلبیت در خرابهها تبدیل شد.
امام صادق(ع)می فرماید:«در طول روز این پرنده روزهدار و شب به هنگام افطار آنچه خداوند منّان روزی او کرده استفاده میکند سپس پیوسته بر مصائب حضرت حسین بن علی زمزمه نموده و نوحه سرائی می کند تا صبح طلوع کند».¹
برای تمام دلها که بدانند«پس از عاشورا جای آرامش در دنیا نیست»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱)کامل الزیارات، ص۹۹
#به_قلم_خودم
#محبان_اهل_بیت_ع
✍🏻سمیه جنامی
صدای حقیقت
سرزمین غزه پر از فریادهای بیصدا است، جایی هست که قلمِ خبرنگار، دستانِ پزشک و نگاه معصوم کودک همهوهمه هدف گلوله قرار گرفتند.
پزشکی که باید مرهم زخمها باشد، زخمی و خونین بر زمین افتاده.
خبرنگار که باید روایت کند، پیش از آنکه سخن گوید خاموش شده.
کودک زخمی که با چشمانی پر از ترس به دفاع از سرزمین ایستاده، زمین شرمندهی خونش و آسمان شرمندهی اشکهایش شده.
«هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ: هیهات،هیهات که این وعدهها که به شما می دهند راست باشد»¹
اما هرگز حقیقت را نمیتوانند بکشند.
«إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً*و نَرَاهُ قَرِیباً:که این مردم آن روز را بسیار دور بینند،و ما نزدیک میبینیم»²
و ما میدانیم روزی خواهد آمد…
روزی که صاحب الزمان(عج) با برافراز کردن پرچم عدالت بر این خاک، مرهم بر زخمها مینهد.
غزه تنها نیست…
انتظار آن، با انتظار ما یکی است.
و مهدی خواهد آمد تا فریادهای بیصدا شنیده شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1)سوره مؤمنون، آیه 36
2)سوره معارج، آیه 6،7
#به_قلم_خودم
#محبان_اهل_بیت_ع
#سوژه_هفتگی
✍ سمیه جنامی





